loading...
امام رضا ( ع )
Mahdi بازدید : 133 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

سوسن حاجي‌پور عضو تيم ملي تكواندو كه در بازي‌هاي آسيايي گوانگجو چين، مدال برنز مسابقات را از آن خود كرد امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شهرستان ساري از ارادتش به ساحت علي بن موسي الرضا(ع) گفت و اظهار داشت: هر وقت مي‌خواهم به مسابقات اعزام شوم، قبل از رفتن به پابوس آقا امام رضا(ع) مي‌روم.
بانوي پرافتخار تيم ملي تكواندوي كشورمان كه اراده كرده است براي حضور در جشنواره بين‌المللي نامه‌اي به امام رضا(ع) براي هشتمين امام همام نامه بنويسد براي نخستين بار وقتي هشت ساله بود به زيارت امام هشتم رفت و همواره حس زيارت كودكي‌اش را در خاطر خود به ثبت رسانده است.
حاجي‌پور يك ماه پيش به مشهد مقدس رفت تا قبل از عزيمت به باكو و كسب سهميه المپيك 2012 لندن، تلاش و همت راسخش را در اين مبارزه سخت با عطر معنويت زيارت ثامن الحجج(ع) آميخته كند و افتخاري ديگر را براي سرزمين پرمهرش به ارمغان آورد.
حاجي‌پور با جشنواره فرهنگي و هنري امام رضا(ع) آشنايي نداشت، اما وقتي از اين رويداد رضوي مطلع شد، براي ارسال دل نوشته‌اي به جشنواره سراسري نامه‌اي به امام رضا(ع) اعلام آمادگي كرد.
بانوي مازندراني تيم ملي تكواندو ايران خاطره‌اي را از زيارت مربي كره‌اي خود در سفر اخيرش به مشهد مقدس بيان كرد كه جالب و دلنشين بود.
وي اذعان داشت: مربي كره‌اي تيم از امام رضا(ع) شناختي نداشت، وقتي با هم به حرم رفتيم، به احترام آقا چادر به سر كرد و ضريح دلرباي حضرت را گرفت و براي موفقيت همه ما دعا كرد.
قهرمان مازندراني بازي‌هاي آسيايي گوانگجو در پايان اين گفت‌و‌گو از امام رضا(ع) خواست تا شفيع همه مريض‌ها باشد و همه آرزومندان به آرزوهايشان برسند.
Mahdi بازدید : 129 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)
امام رضا(ع) آیت حق
مسلمانان جهان درسال 148 هـ ق، هدیه ای بزرگ و الهی را دریافت نمودند و آن میلاد هشتمین حجت خدا بود، نام مبارکش علی، لقب مشهور آن حضرت، رضا و کنیه معروف ایشان، ابوالحسن است. پدر بزرگوارش، امام موسی بن جعفر(ع)، هفتمین امام شیعیان و مادر آن حضرت بانویی پاکدامن و پرهیزکار به نام تکتم که بعدها طاهره نامیده شد. همسر مکرمه حضرت رضا علیه السلام اُمّ ولًد مادر امام جواد (ع) است.
نسب امام رضا(ع)
او علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی ابی طالب(ع) هشتمین امام اهل بیت است، که در مدینه متولد شده، و در طوس وفات یافته است.
ولادت و شهادت امام رضا(ع)
درتعیین ماه و سال تولد آن حضرت، اختلاف زیادی وجود دارد، همچنان که در ماه و سال شهادت آن امام بزرگوار نیز اختلاف است، و تفاوت این اقوال هم کم نیست، و در برخی از آنها از پنج سال بیشتر است، و چون آنچه در این باره گفته اند، درهم و آمیخته است، و تعیین قول صحیح دشوار می باشد، لذا بدون این که یکی از این اقوال را اختیار و در این جا ذکر کنیم، همه آنها را از نظر خوانندگان می گذرانیم، زیرا در بررسی و استقصای قول صحیح، و اقامه دلیل برای اثبات صحّت آن، فایده مهمّی مترتب نیست.
تولّد آن حضرت درمدینه در روز پنجشنبه یا جمعه 11 ذی الحجّه، یا ذی القعده، یا ربیع الاول سال 148 یا 153 هـ اتفاق افتاده است.
درتعیین ماه و سال شهادت آن حضرت، اختلاف زیادی وجود دارد. شهادت آن بزرگوار، آخر ماه صفر، و به ظن قوی قول شیخ صدوق که وفات آن امام را درسال 203 ذکر کرده است، و این همان سالی است، که مأمون به سوی عراق رهسپار شده است، و این که وفات آن حضرت سال206 بوده، قطعاً صحیح نیست زیرا مأمون در سال 204 وارد بغداد شده، و مسلم است که وفات امام(ع) درهنگامی واقع شده که او راهی سفر بغداد بوده است.
مادر امام رضا(ع)
در مورد نام مادر امام هشتم(ع) اختلاف بسیاری است، گفته شده که نام مادر آن حضرت،
خیزران بوده است و برخی أروی گفته اند، که ملقب به شقراء نوبیه بوده است، و بعضی نام مادرش را نجمه دانسته اند، که کنیه اش ام البنین بوده است و برخی سکن نوبیه گفته اند، و نیز گروهی نام مادر آن حضرت را تکتم نوشته اند، و شاید این دسته به آنچه در شعر یکی از مدیحه سرایان آن حضرت آمده است، استناد جسته اند:
ألا إن خیر الناس نفساً و والداً و رهطاً و أجداداً، علی المعظم
اتتنا به للعلم و الحلم ثامناً إماماً یؤدی حجه الله (تکتم)
فرزندان امام رضا(ع)
در شماره و اسامی فرزندان امام(ع) نیز اختلاف است، گروهی آنها را پنج تن پسر و یک دختر نوشته اند، به نامهای محمد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه.
سبط بن جوزی در تذکره الخواص، آنان را چهار تن، که با حذف حسین، به شرحی که ذکر شده نام برده است، اما شیخ مفید براین باور است، که امام هشتم(ع) را، فرزندی جز امام محمد جواد(ع) نبوده است، و ابن شهرآشوب و طبرسی در اعلام الوری، نیز بر همین اعتقاد می باشند، و اما درکتاب العدد القویه تعداد فرزندان آن حضرت دو فرزند پسر، به نامهای محمد و موسی، ذکر شده است و آنچه درکتاب قرب الاسناد آمده است، این قول را تقویت می کند، و آن این است که بزنطی به امام هشتم (ع) عرض کرد، درچند سال پیش پرسیدم که جانشین شما کیست؟ فرمودید فرزندم، و در آن روز فرزند نداشتید، و اکنون خداوند به شما دو فرزند عطا فرموده است، کدام یک از این دو جانشین شماست؟ در عیون اخبار الرضا آمده که امام دختری به نام
فاطمه داشته است.
اکنون ما در این صدد نیستیم، که دقیقاً شماره و نام فرزندان آن حضرت را، بررسی و تعیین کنیم، ولی نظر شیخ مفید را که ذکر شد ترجیح می دهیم، و آنچه از نظر ما محقق است این است که امام هشتم(ع) فرزندی جز امام محمد جواد(ع) نداشته، و آنچه غیر از این گفته شده، به ثبوت نرسیده است، و خداوند به حقیقت حال داناتر است.
Mahdi بازدید : 108 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)
 

ولادت

حضرت امام رضا علیه السلام هشتمین پیشوای شیعیان ،فرزند حضرت امام کاظم و نجمه خاتون است که در مدینه منوّره ولادت یافت.
اسم مبارک آن امام علی، کنیه‌اش ابوالحسن و ملقب به رضا است. حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام در دوران زندگی‌اش بارها آن حضرت را به عنوان وصی و خلیفه خود و امام مردم معرفی می‌فرمود.
از حضرت رضا علیه‌السلام معجزات و کرامات فراوانی در تاریخ ثبت شده است.
img/daneshnameh_up/9/91/Mashhad9.jpg


فضائل

امام رضا دارای اخلاقی بسیار نیکو بود؛ به‌طوری که دوست و دشمن به فضیلت و مکارم اخلاق او اقرار داشتند. امام از ذوق سرشاری برخوردار بود و گاهی مطالب عمیق و مفیدی را در قالب شعرهای نغز و شیرینبیان می‌فرمود.

دعوت مامون از امام به سوی مرو

پس از مرگ هارون ، فرزندش مامون با برادر خود امین به مخالفت برخاست و سرانجام او را کشت و خود بر اریکه خلافت تکیه زد. پس از مرگ امین، آشفتگی اوضاع کشور سبب شد از هر گوشه و کناری، گروهی قیام کنند. مامون برای آرام‌کردن اوضاع، چاره‌ای ندید جز اینکه از نفوذ معنوی حضرت رضا علیه‌السلام استفاده کند.
پس امام را به مقرّ حکومتش مرو دعوت کرد. امام چندین بار از رفتن به مرو عذر خواست ولی مامون نپذیرفت. لذا پس از وداع با قبر مطهّر جدشان ،رسول الله، و اهل بیت خود به طرف مکّه حرکت کرد و پس از وداع با خانه خدا به طرف خراسان رهسپار شد.

از حضرت رضا علیه السلام در راه مکه به خراسان مخصوصاً در شهر نیشابور معجزات بسیاری دیده شد و سخنان آموزنده ای در تاریخ به ثبت رسید که از مهمترین آنها حدیث معروف سلسله الذهب است که در نیشابور ایراد فرمود.

مأمورین مأمون، امام رضا را از نیشابور به طرف طوس حرکت دادند و از نواحی ده‌سرخ و رباط سعد گذشتند و به سناباد* وارد کردند.

حضرت در سناباد جای قبر مطهّر خود را نشان دادند و پس از اقامتی کوتاه از سرخس به مرو ،مقرّ حکومت مأمون، رفتند.
img/daneshnameh_up/f/f8/Mashhad1.jpg


پیشنهاد ولایتعهدی مأمون:

مأمون در ابتدا پیشنهاد خلافت را به امام داد ولی امام نپذیرفت؛ لذا مأمون پیشنهاد ولایتعهدی خود را داد که باز هم امام حاضر به قبولش نشد. ولی مامون چاره‌ای نداشت و به همین دلیل ولایتعهدی خود را با تهدید به قتل، به آن حضرت تحمیل کرد.

حضرت رضا علیه السلام که خود را مجبور دید، با اکراه تمام، ولایتعهدی را با شرایط سنگینی قبول فرمود. مامون هم به اجبار، آنها را پذیرفت و دستور داد جشنی به پا کنند و مردم با امام به عنوان ولی‌عهد بیعت نمایند.

بعضی از بزرگان بنی‌عباس و حتی بعضی از بنی‌هاشم به امام حسد می‌ورزیدند و از این عمل مأمون سخت ناراضی بودند، ولی مأمون با دادن هدایا و عطایای فراوان آنها را راضی کرد؛ جز سه نفر که از بیعت با امام سر باز زدند و مأمون هم آنها را به حبس انداخت .

سپس مأمون جریان ولایتعهدی را برای حکام و عاملین خود نوشت و به شهرهای دور‌دست فرستاد و تغییراتی در اداره کشور اعمال کرد؛ به نام حضرت رضا سکه زد و دستور داد نام امام را در خطبه‌ها به نیکویی ببرند و شاعران در مدحش قصیده و شعر بسرایند. اما امام مکرّراً می فرمود: « این امر تمام نخواهد شد و ولایتعهدی به وقوع نخواهد پیوست. »

آزار مامون

مامون که همیشه کینه حضرت رضا را در دل می‌پروراند، با سیاست‌های زیرکانه و منافقانه‌ی خود، موجب آزار امام می‌شد و گاه و بیگاه اموری را برخلاف شروط اولیه به امام رضا تحمیل می‌کرد، که درخواست اقامه نماز عید فطر از آن جمله است.
حتی یک بار دستور داد غلامانش به خانه امام یورش ببرند و او را قطعه‌قطعه کنند اما به لطف خداوند، امام از این واقعه جان سالم به در برد. یکی از سیاست‌های مأمون برای شکستن ابهت و جلالت حضرت رضا علیه السلام برگزاری مجالس مباحثه با صاحبان ادیان و مذاهب مختلف بود تا شاید در این گیرودار، امام از جواب بعضی سؤالات، عاجز بماند و تقدس و عظمتش شکسته شود. حتی گاهی خود مامون شروع می‌کرد و سوالات پیچیده قرآنی و مذهبی طرح می‌کرد.

ناگفته نماند خلفاء جور غالبا اهل عیش و طرب بودند و به دنبال علم و دانش نمی‌رفتند. مامون هم بی‌تقوا و فاسد بود ولی در عین حال، هم ظاهر خود را حفظ می‌کرد و هم به دنبال تفسیر و مسائل مذهبی و کلامی می‌رفت. لذا گاهی خودش با مخالفین شیعه به بحث و گفتگو می پرداخت و جواب آنان را شخصاً به عهده می گرفت.

شهادت

حضرت رضا علیه السلام در هر فرصتی، مأمون را نصیحت و موعظه می‌فرمود، امّا او تا می‌توانست بر امام حسد می‌ورزید و در صدد تحقیر امام برمی آمد و به هر حیله و نیرنگ ، مقاصد شوم و شیطانی خود را دنبال می‌کرد تا سرانجام تصمیم گرفت امام را مسموم کند و او را که مانع بزرگی بر سیاست‌ها و دنیاطلبی‌اش بود، از میان بردارد.
img/daneshnameh_up/c/c5/Mashhad6.jpg

شهادت حضرت رضا علیه السلام به دست مأمون از صدر اسلام برای اهل حدیث مسلم و معلوم بود و حتی به تصریح رسول خدا و امیرالمؤمنین و امام صادق علیهم السلام در تاریخ ثبت شده بود؛ خود آن حضرت نیز بارها از شهادت خود خبر می‌داد و حتی قاتل خود را مشخّص و جای قبر خود را معیّن می‌فرمود.

پس از شهادت

پس از شهادت، بدن مقدّس امام را جلوتر از قبر هارون الرشید دفن کردند. قبر مطهر امام رضا علیه السلام از آن زمان تا امروز زیارتگاه مسلمین و شیعیان جهان است. برای زیارت امام از ائمه اطهار ثواب‌های فراوانی نقل شده است و از آن روضه منوره، معجزات و کرامات بی شماری به وقوع پیوسته است. حضرت رضا علیه السلام یک فرزند بیشتر نداشت که حضرت جواد علیه السلام بود؛ ولی براداران زیادی داشت از جمله زید بن موسی که علیه مأمون قیام کرد.

از امام رضا علیه‌السلام کلمات و سخنان آموزنده‌ای به یادگار مانده و صدها حدیث روایت شده است. در عمر پر برکتش شاگردان زیادی تربیت فرمود که مناظرات آنان بهترین گواه بر عظمت مقام او است. از سوی دیگر پس از شهادت حضرت موسی بن جعفر،عده‌ای از پیروانش به امام رضا ایمان نیاوردند که به آنها واقفیه می گویند.

  • جایی در طوس که قبل از آباد شدن شهر مشهد، روستای بزرگی بوده و اکنون قبر حضرت رضا در آنجا واقع است .

منابع :
بحارالانوار، ج 49 ـ اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه‌السلام.
Mahdi بازدید : 86 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

100 حدیث از امام رضا ( ع )

 1.مؤمن ، مؤمن واقعی نيست ، مگر آن که سه خصلت در او باشد : سنتی  از
پروردگارش و سنتی از پيامبرش و سنتی از امامش . اما سنت پروردگارش ،
پوشاندن راز خود است ، اما سنت پيغمبرش ، مدارا و نرم رفتاری با مردم است ،
اما سنت امامش صبر کردن در زمان تنگدستی و پريشان حالی است
اصول کافی ، ج 3 ، ص (339)


2.پنهان کننده کار نيک ( پاداشش ) برابر هفتاد حسنه است و آشکار کننده
کار بد سرافکنده است ، و پنهان کننده کار بد آمرزيده است
اصول کافی ، ج 4 ، ص (160)


3.از اخلاق پيامبران ، نظافت و پاکيزگی است .
تحف العقول ، ص (466)


4.امين به تو خيانت نکرده ( و نمي کند ) و ليکن ( تو ) خائن را امين تصور
نمودی 
تحف العقول ، ص (466)


5.برادر بزرگتر به منزله پدر است


6.دوست هرکس عقل او ، و دشمنش جهل اوست
تحف العقول ، ص (467)


7.دوستی با مردم ، نيمی از عقل است .
تحف العقول ، ص (467)


8.به درستی که خداوند ، سر و صدا و تلف کردن مال و پر خواهشی را دوست
ندارد
تحف العقول ، ص (467)


9.عقل شخص مسلمان تمام نيست ، مگر اين که ده خصلت را دارا باشد : از او
اميد خير باشد ، از بدی او در امان باشند ، خير اندک ديگری را بسيار شمارد ،
خير بسيار خود را اندک شمارد ، هرچه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود ، در عمر
خود از دانش طلبی  خسته نشود ، فقر در راه خدايش از توانگری محبوبتر باشد ،
خواری در راه خدايش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد ، گمنامی را از پرنامی 
خواهانتر باشد . سپس فرمود : دهمی چيست و چيست دهمی ! به او گفته شد :
چيست ؟ فرمود : احدی  را ننگرد جز اين که بگويد او از من بهتر و پرهيزگارتر
است
تحف العقول ، ص (467)


10.از امام رضا ( ع ) سؤال شد : سفله کيست ؟ فرمود : آن که چيزی دارد که
از ( ياد ) خدا بازش دارد
تحف العقول ، ص (466)

11.ايمان يک درجه بالاتر از اسلام است ، و تقوا يک درجه بالاتر از ايمان
است ، و به فرزند آدم چيزی بالاتر از يقين داده نشده است
تحف العقول ، ص (469)


12.اطعام و ميهمانی کردن برای ازدواج از سنت است
تحف العقول ، ص (469)


13پيوند خويشاوندی را برقرار کنيد گرچه با جرعه آبی باشد ، و بهترين پيوند
خويشاوندی ، خودداری از آزار خويشاوندان است
تحف العقول ، ص (469)


14.حضرت رضا ( ع ) هميشه به اصحاب خود مي فرمود : بر شما باد به اسلحه
پيامبران ، گفته شد : اسلحه پيامبران چيست ؟ فرمود : دعا
اصول کافی ، ج 4 ، ص (214)


 15.از نشانه های دين فهمی  ، حلم و علم است ، و خاموشی دری از درهای حکمت
است . خاموشی و سکوت ، دوستی آور و راهنمای هر کار خيری است
تحف العقول ، ص (469)


16.زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن عافيت ده جزء است ، که نه جزء آن در 
کناره گيری از مردم ، و يک جزء آن در خاموشی است
تحف العقول ، ص (470)


17.از امام رضا ( ع ) از حقيقت توکل سؤال شد . فرمود : اين که جز خدا از
کسی نترسی 
تحف العقول ، ص (469)


18.به راستی که بدترين مردم کسی است که ياري اش را ( از مردم ) باز دارد و
تنها بخورد و زير دستش را بزند
تحف العقول ، ص (472)


19.بخيل را آسايشی  نيست ، و حسود را خوشی و لذتی نيست ، و زمامدار را 
وفايی نيست ، و دروغگو را مروت و مردانگی نيست
تحف العقول ، ص (473)


20.کسی دست کسی را نمي بوسد ، زيرا بوسيدن دست او مانند نماز خواندن براي
اوست
تحف العقول ، ص (473)


21.به خداوند خوشبين باش ، زيرا هرکه به خدا خوشبين باشد ، خدا با گمان
خوش او همراه است ، و هرکه به رزق و روزی اندک خشنود باشد ، خداوند به کردار
اندک او خشنود باشد ، و هرکه به اندک از روزی حلال خشنود باشد ، بارش سبک و
خانواده اش در نعمت باشد و خداوند او را به درد دنيا و دوايش بينا سازد و او
را از دنيا به سلامت به دار السلام بهشت رساند
تحف العقول ، ص (472)


22.ايمان چهار رکن است : توکل بر خدا ، رضا به قضای خدا ، تسليم به امر
خدا ، واگذاشتن کار به خدا
تحف العقول ، ص (469)


23.از امام رضا درباره بهترين بندگان سؤال شد . فرمود : آنان هرگاه نيکي
کنند خوشحال شوند ، و هرگاه بدی کنند آمرزش خواهند ، و هرگاه عطا شوند شکر
گزارند ، و هرگاه بلا بينند صبر کنند ، و هرگاه خشم کنند . درگذرند
تحف العقول ، ص (469)


24.کسی که فقير مسلمانی  را ملاقات نمايد و بر خلاف سلام کردنش بر اغنيا بر
او سلام کند ، در روز قيامت در حالی خدا را ملاقات نمايد که بر او خشمگين
باشد
عيون اخبار الرضا ، ج 2 ، ص (52)


25.از حضرت امام رضا ( ع ) درباره خوشی دنيا سؤال شد . فرمود : وسعت منزل
و زيادی دوستان
بحار الانوار ، ج 76، ص (152)


26.زمانی که حاکمان دروغ بگويند ، باران نبارد و چون زمامدار ستم ورزد ،
دولت ، خوار گردد ، و اگر زکات اموال داده نشود چهار پاپان از بين روند
(بحار الانوار ، ج 73، ص (373)


27.هر کس اندوه و مشکلی  را از مؤمنی برطرف نمايد ، خداوند در روز قيامت
اندوه را از قلبش برطرف سازد
اصول کافی ، ج 3 ، ص (268)


28.بعد از انجام واجبات ، کاری بهتر از ايجاد خوشحالی برای مؤمن ، نزد
خداوند بزرگ نيست
بحار الانوار ، ج 78، ص (347)


29.بر شما باد به ميانه روی  در فقر و ثروت ، و نيکی کردن چه کم و چه زياد ،
زيرا خداوند متعال در روز قيامت يک نصفه خرما را چنان بزرگ نمايد که مانند
کوه احد باشد
بحار الانوار ، ج 78، ص (346)


30.به ديدن يکديگر رويد تا يکديگر را دوست داشته باشيد و دست يکديگر را
بفشاريد و به هم خشم نگيريد
بحار الانوار ، ج 78، ص (347)


31.بر شما باد راز پوشی در کارهاتان در امور دين و دنيا . روايت شده که
" افشاگری کفر است " و روايت شده " کسی که افشای اسرار مي کند با قاتل شريک
است " و روايت شده که " هرچه از دشمن پنهان مي داری ، دوست تو هم بر آن آگاهی 
نيابد "
بحار الانوار ، ج 78، ص (347)


32.آدمی نمي تواند از گردابهای گرفتاری با پيمان شکنی رهايی يابد ، و از
چنگال عقوبت رهايی ندارد کسی که با حيله به ستمگری مي پردازد
بحار الانوار ، ج 78، ص (349)


33.با سلطان و زمامدار با ترس و احتياطهمراهی کن ، و با دوست با تواضع ،
و با دشمن با احتياط، و با مردم با روی خوش
بحار الانوار ، ج 78، ص (356)


34.هر کس به رزق و روزی  کم از خدا راضی باشد ، خداوند از عمل کم او راضي
باشد
بحار الانوار ، ج 78، ص (356)


35.عقل ، عطيه و بخششی است از جانب خدا ، و ادب داشتن ، تحمل يک مشقت
است ، و هر کس با زحمت ادب را نگهدارد ، قادر بر آن مي شود ، اما هر که به
زحمت بخواهد عقل را به دست آورد جز بر جهل او افزوده نمي شود
بحار الانوار ، ج 78، ص (342)


36.به راستی کسی که در پی افزايش رزق و روزی است تا با آن خانواده خود را
اداره کند ، پاداشش از مجاهد در راه خدا بيشتر است
بحار الانوار ، ج 78، ص (339)


37.پنج چيز است که در هر کس نباشد اميد چيزی از دنيا و آخرت به او
نداشته باش : کسی که در نهادش اعتماد نبينی ، و کسی که در سرشتش کرم نيابی ،
و کسی که در خلق و خوي اش استواری نبينی ، و کسی که در نفسش نجابت نيابی ، و)
کسی که از خدايش ترسناک نباشد
تحف العقول ، ص (470)


38.هرگز دو گروه با هم روبه رو نمي شوند ، مگر اين که نصرت و پيروزی با گروهي
است که عفو و بخشش بيشتری داشته باشد
تحف العقول ، ص (470)


39.مبادا اعمال نيک و تلاش در عبادت را به اتکای دوستی آل محمد ( ع ) رها
کنيد ، و مبادا دوستی  آل محمد ( ع ) و تسليم برای آنان را به اتکای عبادت از
دست بدهيد ، زيرا هيچ کدام از اين دو به تنهايی پذيرفته نمي شود
بحار الانوار ، ج 78، ص (347)


40.عبادت پر روزه داشتن و نماز خواندن نيست ، و همانا عبادت پر انديشه  
کردن در امر خداست
تحف العقول ، ص (466)


41.کسی که نعمت دارد بايد که بر عيالش در هزينه وسعت بخشد
تحف العقول ، ص (466)


42.هرچه زيادی است نياز به سخن زيادی هم دارد
تحف العقول ، ص (466)


43.کمک تو به ناتوان بهتر از صدقه دادن است
تحف العقول ، ص (470)


44.به آن حضرت گفته شد : چگونه صبح کردی ؟ فرمود : با عمر کاسته ، و کردار
ثبت شده ، و مرگ بر گردن ما و دوزخ دنبال ما است ، و ندانيم با ما چه شود
تحف العقول ، ص (470)


45.سخاوتمند از طعام مردم بخورد تا از طعامش بخورند ، و بخيل از طعام مردم
نخورد تا از طعامش نخورند
تحف العقول ، ص (470)


46.ما خاندانی باشيم که وعده خود را وام دانيم چنانچه رسول خدا ( ص )
کرد
تحف العقول ، ص (470)


47.هيچ بنده به حقيقت کمال ايمان نرسد تا سه خصلتش باشد : بينايی در  
دين ، و اندازه داری در معيشت ، و صبر بر بلاها
تحف العقول ، ص (471)


48.به ابی هاشم داود بن قاسم جعفری فرمود : ای داود ما را بر شما به خاطر  
رسول خدا ( ص ) حقی است ، و شما را هم بر ما حقی است ، هر که حق ما را
شناخت رعايت او بايد ، و هر که حق ما را نشناخت حقی ندارد
تحف العقول ، ص (471)


49.با نعمتها خوش همسايه باشيد ، که گريز پايند ، و از مردمی دور نشوند که
باز آيند
تحف العقول ، ص (472)


50.ابن سکيت به آن حضرت گفت : امروزه حجت بر مردم چيست ؟ در پاسخ .
فرمود : همان عقل است که به وسيله آن شناخته مي شود آن که راستگو است از طرف
خدا و از او باور مي کند ، و آن که دروغگو است و او را دروغ مي شمارد ، ابن
سکيت گفت : به خدا اين است پاسخ
تحف العقول ، ص (473)


51.هرکس آفريدگار را به آفريده هايش تشبيه کند ، مشرک است و هرکس به
خداوند چيزی نسبت دهد که خدا خود از آن نهی کرده است کافر است
وسائل الشيعة ، ج 18، ص (557)


52.ايمان انجام واجبات و دوری از محرمات است ، ايمان عقيده به دل و
اقرار به زبان و کردار با اعضاء تن است
تحف العقول ، ص (444)


53.ريان از امام رضا عليه السلام پرسيد : نظرتان راجع به قرآن چيست ؟ امام
فرمود : قرآن سخن خداست ، فقط از قرآن هدايت بجوييد و سراغ چيز ديگر نرويد که
گمراه مي شويد
بحار الانوار ، ج 92، ص (117)


54.امام رضا ( ع ) در ضمن تجليل از قرآن و اعجاز آن فرمودند : قرآن ريسمان .
محکم و بهترين راه به بهشت است ، قرآن انسان را از دوزخ نجات مي دهد ، قرآن
به مرور زمان کهنه نمي شود ، سخنی هميشه تازه است زيرا برای زمان خاصی تنظيم
نشده است ، قرآن راهنمای  همه انسانها و حجت بر آنهاست ، هيچ اشکال و ايرادی 
به قرآن راه پيدا نمي کند ، قرآن از جانب خداوند حکيم فرود آمده است
بحار الانوار ، ج 92، ص (14)


55.سليمان جعفری  از امام رضا ( ع ) پرسيد : نظرتان درباره کار کردن براي
دولت چيست ؟ امام فرمود : ای سليمان هرگونه همکاری با حکومت ( ظالم و غاصب )
به منزله کفر به خداست . نگاه کردن به چنين دولتمردانی گناه کبيره است و آدمی 
را مستحق دوزخ مي نمايد
بحار الانوار ، ج 75، ص (374)


56.عبدالسلام هروی مي گويد : از امام رضا ( ع ) شنيدم مي فرمود : خدا رحمت
کند کسی را که آرمان ما را زنده کند . گفتم : چگونه اين کار را بکند ؟ فرمود :
آموزشهای ما را ياد بگيرد و به مردم بياموزد
وسائل الشيعة ، ج 18، ص (102)


57.هرکس از خود حساب بکشد سود مي برد و هرکس از خود غافل شود زيان
مي بيند ، و هرکس ( از آينده اش ) بيم داشته باشد به ايمنی دست مي يابد ، و
هرکس از حوادث دنيا عبرت بگيرد بينش پيدا مي کند ، و هرکس بينش پيدا کند
مسائل را مي فهمد و هرکس مسائل را بفهمد عالم است
بحار الانوار ، ج 78، ص (352)


58.عجب درجاتی دارد : يکی  اين که کردار بد بنده در نظرش خوش جلوه کند و
آن را خوب بداند و پندارد کار خوبی کرده . يکی اين که بنده ای به خدا ايمان
آورد و منت بر خدا نهد با اين که خدا را به او منت است در اين باره
تحف العقول ، ص (468)


ا59.گر بهشت و جهنمی  هم در کار نبود باز لازم بود به خاطر لطف و احسان
خداوند مردم مظيع او باشند و نافرمانی نکنند
بحار الانوار ، ج 71، ص (174)


60.خداوند سه چيز را به سه چيز ديگر مربوطکرده است و به طور جداگانه
نمي پذيرد . نماز را با زکات ذکر کرده است ، هرکس نماز بخواند و زکات ندهد
نمازش پذيرفته نيست . نيز شکر خود و شکر از والدين را با هم ذکر کرده است .
از اين رو هرکس از والدين خود قدردانی نکند از خدا قدردانی نکرده است . نيز
در قرآن سفارش به تقوا و سفارش به ارحام در کنار هم آمده است . بنابراين اگر
کسی به خويشاوندانش رسيدگی و احسان ننمايد ، با تقوا محسوب نمي شود
عيون اخبار الرضا ، ج 1 ، ص (258)


61.از حرص و حسادت بپرهيز که اين دو ، امتهای گذشته را نابود کرد ، و
بخيل نباش که هيچ مؤمن و آزاده ای به آفت بخل مبتلا نمي شود . بخل مغاير با
ايمان است
بحار الانوار ، ج 78، ص (346)


62.احسان و اطعام به مردم ، و دادرسی از ستمديده ، و رسيدگی به حاجتمندان
از بالاترين صفات پسنديده است
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


63.با مشروب خوار همنشينی و سلام و عليک نکن
بحار الانوار ، ج 66، ص (491)


64.صدقه بده هرچند کم باشد ، زيرا هر کار کوچکی که صادقانه برای خدا انجام  
شود بزرگ است
وسائل الشيعة ، ج 1 ، ص (87)


65.توبه کار به منزله کسی است که گناهی نکرده است
بحار الانوار ، ج 6 ، ص (21)


66.بهترين مال آن است که صرف حفظ آبرو شود  
بحار الانوار ، ج 78، ص (352)


67.بهترين تعقل خودشناسی است  
بحار الانوار ، ج 78، ص (352)


68.راستی امامت زمام دين و نظام مسلمين و صلاح دنيا و عزت مؤمنان است ،
امام بنياد اسلام نامی ( افزون شو ) و فرع برازنده آن است ، بوسيله امام نماز و
زکات و روزه و حج و جهاد درست مي شوند و خراج و صدقات فراوان مي گردند و حدود
و احکام اجراء مي شوند و مرز و نواحی محفوظ مي ماند
(تحف العقول ، ص (462)


69.به خدا خوش گمان باشيد ، زيرا خدای عزوجل مي فرمايد : من نزد گمان بنده
مؤمن خويشم ، اگر گمان او خوب است ، رفتار من خوب و اگر بد است ، رفتار من
هم بد باشد
اصول کافی ، ج 3 ، ص (116)


70.مرد عابد نباشد ، جز آن که خويشتن دار باشد ، و چون مردی که در بني
اسرائيل خود را به عبادت وامي داشت ، تا پيش از آن ده سال خاموشی نمي گزيد ،
عابد محسوب نمي شد
اصول کافی ، ج 3 ، ص (172)


71.تواضع اين است که به مردم دهی آنچه را مي خواهی به تو دهند
اصول کافی ، ج 3 ، ص (189)


72.عيسی بن مريم صلوات الله عليه به حواريين گفت : ای بنی اسرائيل ! بر  
آنچه از دنيا از دست شما رفت افسوس مخوريد ، چنانکه اهل دنيا چون به دنيای 
خود رسند ، بر دين از دست داده خود افسوس نخورند
اصول کافی ، ج 3 ، ص (205)


73.کسی که جز به روزی زياد قناعت نکند ، جز عمل بسيار بسش نباشد ، و هرکه  
روزی اندک کفايتش کند ، عمل کند هم کافيش باشد
اصول کافی ، ج 3 ، ص (207)


74.گاهی ، مردی که سه سال از عمرش باقی مانده صله رحم مي کند و خدا عمرش
را 30سال قرار مي دهد و خدا هرچه خواهد مي کند
اصول کافی ، ج 3 ، ص (221)


75.معمر بن خلاد گويد : به امام رضا ( ع ) عرض کردم : هرگاه پدر و مادرم
مذهب حق را نشناسند دعايشان کنم ؟ فرمود : برای آنها دعا کن و از جانب آنها
صدقه بده ، و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا کن ، زيرا
رسول خدا ( ص ) فرمود : خدا مرا به رحمت فرستاده نه به بي مهری و نافرمانی 
اصول کافی ، ج 3 ، ص (232)


76.هرکس به مؤمنی  گشايشی دهد ، خدا روز قيامت دلش را گشايش دهد . .
اصول کافی ، ج 3 ، ص (286)


77.خدای عزوجل به يکی از پيغمبران وحی فرمود که : هرگاه اطاعت شوم راضي
گردم و چون راضی شوم برکت دهم و برکت من بي پايان است ، هرگاه نافرمانی شوم
خشم گيرم و چون خشم گيرم لعنت کنم و لعنت من تا هفت پشت برسد
اصول کافی ، ج 3 ، ص (377)


78.هرگاه مردم به گناهان بي سابقه روی آورند به بلاهای بي سابقه گرفتار
اصول کافی ، ج 3 ، ص (377)


79.مردم از کسی که با صراحت و صادقانه با آنها رفتار کند خوششان نمي آيد
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


80.عده ای به دنبال ثروت هستند ولی به آن نمي رسند و عده ای به آن رسيده اند
ولی قرار نمي گيرند و بيشتر مي طلبند
بحار الانوار ، ج 78، ص (349)


81.وقتی آشکارا حرف حق مي شنويد خشمگين نشويد 
بحار الانوار ، ج 78، ص (347)


82.حريصانه به دنبال قضای حاجت حاجتمندان باشيد ، هيچ عملی بعد از واجبات
بالاتر از شاد کردن مسلمان نيست
بحار الانوار ، ج 78، ص (347)


83.نادان ، دوستانش را به زحمت مي اندازد
بحار الانوار ، ج 78، ص (352)

84.مسلمان اگر شاد يا خشمگين شود از مسير حق منحرف نمي شود ، و اگر بر دشمن
مسلط شود بيشتر از حقش مطالبه نمي کند
بحار الانوار ، ج 78، ص (352)


85.فقط دو گروه راه قناعت پيش مي گيرند : عبادت کنندگانی که در پی پاداش
آخرتند يا بزرگ منشانی که تحمل درخواست از مردمان پست را ندارند
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


86.مرگ ، آفت آمال و آرزوهاست ، و لطف و احسان به مردم تا ابد براي
انسان باقی مي ماند
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


87.عاقل ، احسان به مردم را غنيمت مي شمارد ، و شخص توانا بايد فرصت را
غنيمت شمارد و الا موقعيت از دست مي رود
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


88.خسيس بودن آبروی انسان را از بين مي برد
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


89.قلب انسان حالت خستگی و نشاطدارد ، وقتی در حال نشاطاست مسائل را
خوب مي فهمد و وقتی  خسته است کند ذهن مي شود ، بنابراين وقتی نشاطدارد آنرا
به کار بگيريد و وقتی خسته است آن را به حال خود بگذاريد
بحار الانوار ، ج 78، ص (357)


90.هر هدفی را از راه آن تعقيب کنيد . هرکس اهدافش را از راه طبيعي  
تعقيب کند به لغزش دچار نمي شود و بر فرض که بلغزد چاره جويی برايش ممکن
است
بحار الانوار ، ج 78، ص (356)


91.بهترين مال آن است که خرج آبرو و حيثيت انسان شود
بحار الانوار ، ج 78، ص (355)


92.خود را با کار مداوم خسته نکنيد و برای خود تفريح و تنوع قرار دهيد ولي
از کاری که در آن اسراف باشد يا شما را در اجتماع سبک کند پرهيز کنيد
بحار الانوار ، ج 78، ص (346)


93.تواضع و فروتنی  مراتبی دارد ، مرتبه ای از آن اين است که انسان موقعيت
خود را بشناسد و بيش از آنچه شايستگی آن را دارد از کسی متوقع نباشد و با مردم
به گونه ای معاشرت و رفتار نمايد که دوست دارد با او آنگونه رفتار شود و اگر
کسی به او بدی نمود در مقابل خوبی کند ، خشم خود را فرو خورد و گذشت پيشه کند
و اهل احسان و نيکی باشد
بحار الانوار ، ج 78، ص (355)


94.بايد لطف و احسان قابل اعتنا باشد . نبايد چيز کم ارزشی را صدقه دهيم  
( در زمانی که عموم مردم تمکن نسبی دارند نبايد به خرما دادن بسنده کرد . )
بحار الانوار ، ج 78، ص (354)


95.کسی که محاسن و امتيازات زيادی داشته باشد مردم از او تعريف مي کنند ،
و به تعريف خود نياز پيدا نمي کند
بحار الانوار ، ج 78، ص (353)


96.هرکس به راهنمايی  تو اعتنايی نکرد نگران مباش حوادث روزگار او را
ادب خواهد کرد
بحار الانوار ، ج 78، ص (353)


97.کسی که در پوشش نصيحت به تو از ديگری بدگويی مي کند ، به عاقبت بدي
گرفتار خواهد شد
بحار الانوار ، ج 78، ص (353)


98.هيچ چيزی زيانبارتر از خودپسندی نيست
بحار الانوار ، ج 78، ص (348)


99.برنامه آموزش دين داشته باشيد در غير اين صورت باديه نشين و نادان
محسوب مي شويد
بحار الانوار ، ج 78، ص (346)


100.از فقر انديشه مکن که خسيس خواهی شد ، و در فکر عمر دراز 
مباش که باعث حرص به ماديات است .


Mahdi بازدید : 139 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

شناسنامه ی حضرت رضا


نام :علی


لقب : رضا


کنیه: ابوالحسن


تاریخ تولد:11ذی القعده سال 148 هجری قمری


محل تولد: مدینه


نام پدر: موسی


نام مادر: نجمه


تاریخ شهادت: آخر صفر سال202 هجری قمری


محل شهادت: روستای سناباد

Mahdi بازدید : 87 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)

صحبت گنجشک با امام رضا علیه‏السلام 

      یکی از اصحاب امام ‏رضا علیه‏السلام به نام سلیمان نقل میکند حضرت امام رضا علیه‏السلام در بیرون شهر، باغی داشتند. گاه‏گاهی برای استراحت به باغ می‏رفتند. یک روز من نیز به همراه آقا رفته بودم. نزدیک ظهر، گنجشک کوچکی هراسان از شاخه درخت پرکشید و کنار امام نشست. نوک گنجشک، باز و بسته می‏شد و صداهایی گنگ و نامفهوم از گنجشک به گوش می‏رسید. انگار با جیک جیک خود، چیزی می‏گفت. امام علیه‏السلام حرکتی کردند و رو به من فرمودند: «سلیمان! این گنجشک در زیر سقف ایوان لانه دارد. یک مار سمی به جوجه‏هایش حمله کرده است. زودباش به آن‏ها کمک کن!...» با شنیدن سخن امام در حالی که تعجب کرده بودم بلند شدم و چوب بلندی را برداشتم. آن‏قدر با عجله به ‏طرف ‏ایوان دویدم که پایم به پله‏های لب ایوان برخورد کرد و چیزی ‏نمانده ‏بود که ‏پرت ‏شوم...
با تعجب پرسیدم: «شما چطور فهمیدید که آن گنجشک چه می‏گوید؟» امام فرمودند
:

«من حجت خدا هستم... آیا این کافی نیست؟

خداوندا چه کنم؟

Mahdi بازدید : 85 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)
القاب و کنایات

کنیه‌ها: ابوالحسن و ابوعلی

لقب‌ها: رضا، صابر، زکی، ولی، وفی، صدیق، رضی، شمس الشموس، معین الضعفاء و الفقراء،غریب الغربا، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفو الملک، رب السریر، رئاب التدبیر، شمس توس، خورشید ولایت، ضامن آهو، عالم آل محمد، ثامن الحجج، رضا

Mahdi بازدید : 102 پنجشنبه 27 مرداد 1390 نظرات (0)
دوران زندگی

علی بن موسی زادهٔ جمعه ۱۹ رمضان یا نیمه ماه رمضان یا پنج شنبه ۱۱ ذیقعده یا ۱۰ رجب سال ۱۴۸ هجری در شهر مدینه بود. او ۲۴ سال وچند ماه را با پدرش به سر برد. ولی مطابق آنچه گفته شد، عمر او در روز درگذشت پدرش ۳۵ سال یا ۲۹ سال و دو ماه بوده و پس از مرگ پدرش چنانکه در مطالب السئول نیز آمده، ۲۵ سال زیسته‌است و مدت امامت او حدود ۲۰ سال طول کشید، که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت. رضا در مدینه، پس از مرگ پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگی امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد، و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش، رییس مذهب شیعه جعفر صادق پرداخت. در طول این مدت، او در دنباله حکومت هارون الرشید را که ده سال و بیست و پنج روز بود زیست. سپس امین از سلطنت خلع شد و عمویش ابراهیم بن مهدی برای مدت بیست و چهار روز به سلطنت نشست. آنگاه دوباره امین بر علیه او شورش کرد و برای وی از مردم بیعت گرفته شد. یکسال و هفت ماه حکومت کرد ولی به دست طاهر بن حسین کشته شد. سپس عبد الله بن هارون، مامون، به خلافت تکیه زد و بیست سال حکومت کرد. در زمان حکومت مامون، آن گونه که در کتب معتبر شیعه آورده‌اند او که علاقه مردم ایران به امامان شیعه را می‌دید تصمیم گرفت رضا را مجبور کند تا از مدینه به خراسان بیاید و او را به عنوان ولیعهد و جانشین خود معرفی کند و چنان چه شیخ مفید در کتاب مسار الشیعه آورده‌است روز اول ماه رمضان روز بیعت ‏به ولایت عهدی رضا توسط مامون است، تا با این روش بتواند در بین مردم محبوبیت قابل ملاحظه‌ای پیدا کند و درضمن تصمیم داشت تا رضا را نزد خود بیاورد و کارهای او را تحت نظارت کامل خود قرار دهد.

تعداد صفحات : 3

درباره ما
Profile Pic
این وبلاگ فقط به عشق امام رضا نوشته شده است
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 30
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 8
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 22
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 374
  • بازدید کلی : 7,833